• وبلاگ : من كيم ؟
  • يادداشت : يه سوال نيمچه عشقولانه
  • نظرات : 1 خصوصي ، 37 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     

    يه چيزه ديگه ...

    اگه عاشق شدي بايد عشقتو باعقل خودت و اون كسايي كه بهشون اعتماد داري بسنجي اگه درست در اومد خوب مباركه اگه جور نشد بايد بگم به نظر من خيلي خطرناكه حسسسسسن بيخيالش شو...

    تازه همه ازدواجاي قديمي هم خوب از اب در نيومدناااا

    نمونشو الان خودم دارم با چشمام مي بينم

    خوب بسه ديگه

    اگه كاري نداري من برم....

    سلااااااااااااااااااام

    من برگشتم

    اخ جون بازم سوال

    مي گم ببخشيد دير شداااااااااا

    من مسافرت بودم

    راستييييي : اپ کردمااااا ... منتظرما....

    خوب حالا سوالت :

    من جواب خودمو مي دم ...

    يعني از ديدگاه خودم به سوالت جواب مي دم

    من فکر مي کنم اگه ادما قبل از اينکه دنبال يه همسر خوب باشن ... دنبال يه راهنما . يه رهبر زندگي . يه همدم ... يه پدر گل بگردن و عاشقش بشن اون وقت تمام زندگيشون مي شه عشق به طوري که مي تونن يه ادم عاشق رو از يه ادم عادي تشخيص بدن ...

    من مي گم اگه اول ادم عاشق مولا و سرورش اقا صاحب الزمان بشه ميتونه ببينه که ايشون به راحتي باهاش حرف مي زنه و راهنماييش مي کنه ... اونم تو تمام مراحل زندگي چه خيلي مهم چه خيلي پيش پا افتاده ... ....

    البته من در زمينه عاشق شدن و ازدواج تجربه ندارم ولي هم خودم تو تصميم گيري هام از ايشون كمك مي گيرم هم تجربه ديگرانو ديدم ...

    عشق واقعي اسمونيه ... وقتي عاشق يه ادم مي شي و اون عشق تا ابد ادامه پيدا مي كنه كه هر دو تا ادم با هم به اسمون وصل بشن.. باهم ..و به كمك همديگه ... و فقط يه نفر مي تونه عشق تو رو نشونت بده ................................................................................

    .....................................................................................

    ...................................................................................

    اوني كه خودش از اسمونا اومده باشه و حامل پيام عشق باشه ... عشق واقعي.... هموني كه قراره با اومدنش همه مردمو عاشق همديگه كنه پس حتما مي تونه راه دو تا عاشقو هم نشونشون بده ... فقط كافيه اون دو تا ادم حواسشونو جمع كنن ...همين ...

    راستي سر بزني هاااا

    سلام خسته نباشيد.

    بذاريد جواب سوالتونو با يه سوال بدم! چه چيز عشق براي شما مهمه كه نظرتونو جلب كرده ؛ باعث شده ذهنتون مشغول شه و اينقدري هم اهميت داشته كه بخوايد يه پست وبتونو بهش اختصاص بديد؟؟؟؟؟

    من بهتون ميگم چرا! اين مجهول بودن يا شايد بهتر باشه كه بگم در ابهام بودن عشقه كه اونو مرموز ميكنه و با وجود اينهمه تجربه هاي عشقي از حضرت آدم تاحالا هيچ انساني حاضر نشده به اين تجربه ها قناعت كنه و همه ميخوان يه تجربه ي شخصي در اين مورد داشته باشند.

    ما نميتونيم مرز و معياري براي عشق مشخص كنيم مثلآ بگيم كه :دختر و پسراي امروزي چون قبل ازدواج شونصد تا پيامك!!!!! به هم ميدن و همديگه رو هي بايد ببينن و ازين حرفا؛ پس بايد نتيجه گرفت كه الان اين جور عشقا مده !

    نميتونيمم بگيم كه به نتيجه ي صرفآ مثبت يا منفي اي منجر ميشه!!!

    حتي اينم نميشه گفت كه چون زمان هاي قديم فلان مدل ازدواج ميكردن پس موفقند و خوشبخت ؛ چون همين الان حاضرم چندين نفرو بهتون معرفي كنم كه با اينكه نسل سومي اند مدل ازدواجشون عين اجداد ماست!!!!! ولي الزامآ هم نتيجه ي مثبتي نگرفتند. ولي حتي اينم دليل نميشه كه در مورد اين مدل ازدواج نظر قطعي به مثبت و منفي بودنش بديم.

    ((اگر چه به نظر من هنوز بعضي چيزها بايد سنتي باقي بمونه!!))

    حرف من اينه: عشق؛ يه حسّه ، يه حس لطيف كه ميتونه هم با نگاه اول بعد از ازدواج بوجود بياد(روش سنتي) و هم با نگاه هزارم در شونصدمين برخورد(به روش امروزي) و همزمان ، اون حس بايد با معيار هاي عقلي سنجيده شه.

    آدما وقتي مي فهمند عاشقند كه اين حسو تجربه كرده باشند و لازمه که اونو در قالب عقل قرار بدن.

    شكست و پيروزي در عشق به درك صحيح از اين حس بر ميگرده .

    حالا چه اين حس با روش سنتي به ادم القا بشه چه با روش امروزي(!!)

    بعدشم اگر سعي کنيد عشقو رو تو قالب جملات بيان کنيد و يا مرز و محدوده براش قائل شيد مسلمآ قشنگي و بکارت اونو ازش مي گيريد

    موفق باشيد.

    + الهه 
    بابا كويزشن!وبلاگت بامزه اي داري!به نطر من هروقت هم روحا هم جسما آدم شديم!يعني به اون حد فهم و شعور و تواناي مالي روحي و جسمي رسيديم!تازه بايد به فكر ازدواج واز اين قبيل حرفا باشيم!

    سلام

    نه منم يادم نيست ولي بدون خودت قبول كردي كه باشي.اگه چيزي يادت نيست دليل نميشه كه نبوده.خلاصه اميد وارم اون جوابم تو رو ارضي كرده باشه.

    خوشبختانه اين سوالت نياز ب تحقيق نداره.چون مي خوام نظر شخصيم رو بگم.

    عشق چيز كشكي نيست كه فقط از يه بعد بشه بهش نگاه كرد.

    مثلا زيبايي و جذابيت كه يكي از فاكتور هاي مهمه ولي همه چيز نيست!

    اخلاق.مثلا ما كه مرد هستيم براي انتخاب معشوقه هامون يه سري فاكتور هايي داريم.كه نسبت هاي متفاوت و سليقه اي و ذاتي داره.اگه يكي از اين چيز ها كم و زياد بشه اون وقت ديگه از عشق در مي آد.مثلا اگه براي عشق فقط به زيبايي اهميت بديم ميشه هوس.كه مبارزه باهاش خيلي سخته!

    به همين دليل يعني هوسه كه ديگه الآن عاشق معشوق واقعي پيدا نميشه.يكي از دلايلش هم بي تجربگيه.اگه عاشق شدي حتما با پدر و مادرت صحبت كن!واقعا عاليه!.در صضمن اينو من به هركي كه با من معاشرت مي كنه ميگم:عشق بايد پاك باشه.يعني هوس و... كه همون عدم تعادل بين عوامل عشقه نباشه.الآن چيزي يادم نمي آد اگه يادم اومد بازم ميگم.

    به وب منم بيا

    باي

    سلام

    آخ جووووووووووووووون اول شدم

    خوووووووووووبي؟
     <      1   2   3