سلام:
جوابي که من مي خوام بهت بدم کمي طولاني هست که اميدوارم حوصله کني و همش رو بخوني...
من براي جواب به اين سوال اول از همه پيشنهاد مي کنم داستان ((اسب سرکش در سينه ي ليلي))
از کارهاي بي نظير دکتر آهاري رو بخوني ...
تا با مفهوم عشق آشنا بشي...
بله من هم تمامي حرف هاي تو رو قبول دارم اين عشقي که الان رايج شده به قول نادر ابراهيمي عشق نوجواني هست که همه به خاطر لمس دستان و ...
اما اون عشقاي 80-70 سال پيش و قبل تر از اون به خاطر اين چيز ها نبوده و همه از روي شناخت شکل
مي گرفته...
پدر و مادر ها يا پدر بزرگ ها و مادر بزرگ هاي ما به خاطر هوس و از روي تصميمات بچگانه،زندگي خودشون و ديگران رو خراب نمي کردند...
به نظر من تنها چيزي که باعث علاقه ي روز افزون ميشه شناخت هست...
وقتي کسي رو به خوبي بشناسيم مي تونيم تمامي رفتارش رو تجزيه و تحليل کينم ، اون دخترو پسر هايي که مثال زدي هم اگر بخوان که همديگرو بشناسن ديگه حتي به فکر طلاق و از اين جور چيزا نمي افتن و بهترين زندگي رو هم مي تونند داشته باشن...
زندگي مشترک sms بازي وخاله بازي و از اين جوربازي ها نيست زندگي هست ....
با کوچک ترين اشتباه امکان داره از بين بري...
پس اگر همه ي ما دست به دست هم بديم وتوي وبلاگ هامون از عشقاي واقعي بگيم مي تونيم کمکي براي اون عدهاي از هم سن وسال ها مون که فکر مي کنند زندگي smsبازي هست باشيم...
خوش حال ميشم اگر به وبلاگ من هم سري بزني...
کنعان....